مامانم یک کتاب داشت به اسم کلید و راه های گفتگو با نوجوان همچین چیزی بعد یادمه کلاس ششم بودم رفتم کتابخونه مامانم اونو برداشتم خوندم فقط به خاطر اینکه هروقت مامان یک کاری طبق اون کرد من برعکسشو انجام بدم:///

 

 

بعله همینقدر لجباز:/// البته دیگه یادم نمیاد کامل خوندمش یا کردم یا چی ولی الان دست ابجیم دیدم یاد این افتادم

 

 

یک چیز مسخره و مسخره:// داشتم غر میزدم

-اه من فلانو میخام

مامان گفت

-مگه این چشه

- اثر نداره

- پس چرا برای ما اثر داره

 -چ مییییدونم

- پس از مردم میترسی

- :////

- باور کن توی کتاب شفای زندگی نوشته

 

ینی دلم میخوادا این کتاب رو بسوزونم پارش کنم هرچند فایده نداره مامانم کامل حفظتش://

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دهکده جهانی پاورپوینت فروشگاه فایل پی دی فا شرکت طراحی سایت Kent David MUSIC SHOW وبلاگ آموزشی دکتر محمد رضا زمانی صدای آذربایجان | دانلود آهنگ آذربایجانی فروشگاه جامع فروش فایل های تخصصی